در این مقاله با استفاده از یک فرمول سه گانه یاد می گیرید که چطور به شیوه ای مخالفت کنید و نه بگویید که همدلی بیشتری ایجاد بشه.
همهی ما در طول زندگی در موقعیتهایی قرار میگیریم که با نظر طرف مقابلمون مخالف هستیم.
در این موقعیتها این هنر ما هست که چطور برخورد بکنیم که مخالفتی که انجام میدیم به تنش منجر نشه. متاسفانه این موارد رو در مدرسه و دانشگاه به ما یاد نمیدن و همین باعث شده که مخصوصا در جامعهی دوقطبی ایران، خیلی از صحبتهای سیاسی یا مذهبی سریع به تنش منجر بشه.
البته این مورد تنها محدود به موضوعات سیاسی و مذهبی نیست.
بلکه در ارتباط با دوستان، آشنایان و اعضای خانواده هم میتونه به راحتی مورد استفاده قرار بگیره.
در همین تالار زبانشناس که همهی ما سعی کردیم که همیشه به دور از تنش و در فضایی محترمانه با هم برخورد کنیم، گاهی اوقات میبینم که بعضی بحثها به جاهای بدی کشیده میشه.
برای همین سعی داشتم در این مقاله یکی از راههای مخالفت کردن رو بهتون بگم که در عین حالی که مخالفت کردن هست اما در فضایی دوستانه، محترمانه، و تعاملی انجام میشه.
به این تکنیک، فرمول سهگانهی مخالفت میگن.
فواید استفاده از فرمول سه گانه
فرمول سه گانه ای که در ادامه به اون می پردازیم، کمک می کنه تا افرادی که دیدگاه های متفاوت دارن، بتونن همدلی و سازگاری رو در گفتگوهای خودشون حفظ کنن.
این همون شیوه ای هست که زوجهای خوش اخلاق و دلنشین جامعمون در ایجاد روابط ماندگار از اون استفاده می کنن.
وقتی که افراد مشارکت کننده در هر گفتگویی که نظرات متفاوتی توش دارن، از این مهارت استفاده بکنن، درک متقابلشون از موضوع مورد بحث پیوسته افزایش پیدا می کنه و گفتگو رو به میدان نبرد دوقطبی “من درست می گم و تو اشتباه می کنی” تبدیل نمی کنن، بلکه درک مشترکی ایجاد می کنن که می تونه پایه و اساس یک راه حل دو سر برد رو به وجود بیاره.
نمونه ای از مخالفت کردن مجادله آمیز
فکر کنم بهتر باشه اول یک مثالی بزنیم که بفهمیم چطور یک صحبت و گفتگوی دوطرفه میتونه به راحتی به یک مشاجره و تنش تبدیل بشه.
محمد عاشق صحبت های سیاسی هست.
اما تنش بحث های سیاسی برای همسرش فاطمه خیلی ناراحت کنندست.
محمد و فاطمه بلد نیستن از فرمول سه گانهی مخالفت استفاده کنن و بنابراین میبینیم که چه پیامد بدی برای صحبتهاشون بوجود میاره:
محمد: ببین فاطمه، تو باید بیشتر توی بحث های سیاسی شرکت کنی. برای اینکه بتونی یکی از اعضای مطلع و تاثیرگذار در جامعه ی پویای ایران باشی، صحبت کردن از سیاست ضروریه.
فاطمه: نخیر، تو خونه ی من اینطور نیست. از اینکه بحث سیاسی رو پیش میکشین متنفرم…
محمد: ببخشید، اینجا خونه ی منم هست!
فاطمه: همین که بهت گفتم، من از بحث سیاسی متنفرم.
فکر کنم از این گفتگوی دوطرفه کامل متوجه شدید که چطور بحث داره به جاهای باریک کشیده میشه؟
هر دو طرف اگر این مکالمه رو ادامه بدن لحظه به لحظه عصبانی تر میشن و هر آن احتمال رخداد انفجار و پرتاب بشقاب و چنگال به سمت همدیگه بیشتر میشه.
حتی اگر هم بحث همینجا قطع بشه و عصبانیتشون فروکش بکنه به احتمال زیاد فاصلهی بین محمد و فاطمه روز به روز بیشتر میشه.
اگر شما جای محمد و فاطمه بودین چکار میکردین؟ همون اشتباهات رو تکرار میکنید؟ یا میدونید که چطور برخورد کنین که به جای اینکه از هم دور بشین یا کارتون به مجادله و زد و خورد بکشه، نظراتتون رو با هم در یک محیط تعاملی و سازنده رد و بدل کنین؟
نمونه ای از مخالفت کردن صحیح با فرمول سه گانه
خوب حالا بیاید مثال دیگه ای از همون مکالمه رو بررسی کنیم. دقت کنید ببینید اینبار محمد و فاطمه چطور متفاوت عمل میکنن.
محمد: ببین فاطمه، تو باید بیشتر توی بحث های سیاسی شرکت کنی. برای اینکه بتونی یکی از اعضای مطلع و تاثیرگذار در جامعه ی پویای ایران باشی، صحبت کردن از سیاست ضروریه.
فاطمه: (موافقت می کنه و نقطه نظر محمد رو تقویت می کنه، و بعد از اون دیدگاه متفاوت خودش رو هم اضافه می کنه) بله، موافقم که اینکه آدم ها از نظر سیاسی مطلع باشن احتمالاً باعث میشه شهروندای مسئولی به شمار بیان. (تقویت نقطه نظر محمد) اگر ندونی به چی یا به کی رأی میدی، رأی دادن سخت میشه.
(اضافه کردن دیدگاه شخصی) در عین حال، وقتی بحث سیاسی مطرح میشه من خیلی معذب میشم. فکر میکنم به این خاطره که آدما به شدت پافشاری میکنن که حق با اونهاست. موضوعاتی رو ترجیح میدم که اینقدر آدما رو هیجان زده نکنه. از گفتگوهایی خوشم میاد که توشون آدما واقعاً به حرف همدیگه گوش میدن.
محمد: بله خیلی از آدما نظرات سیاسیشون رو تغییر نمیدن. موافقم که هرچی آدم بیشتر احساس کنه که حق با اونه، بیشتر احتمال داره کسایی رو که دیدگاه های مخالف دارن نادیده بگیره. یا از اونهم بدتر، مدام به باد انتقاد بگیردشون.
(مثالی رو مطرح می کنه که نقطه نظر فاطمه رو تقویت می کنه) خیلی برام ناراحت کننده است که اعتراف کنم که توی بحث های سیاسی، من یکی از اون آدمایی ام که بیش از حد به خودم مطمئنم. میدونم که زیادی هیجان زده میشم. و هرچی هیجان زده تر میشم، کمتر به دیدگاه های دیگه گوش میدم.
(دیدگاه جدیدی رو اضافه می کنه) اگه سعی کنم توی بحث سیاسی با تو از یه روش جدید استفاده کنم چی؟ یعنی حتی اگه وسوسه شدم فوراً دیدگاهت رو رد کنم، بازم آروم باشم و گوش بدم و ببینم چه چیزی از نظر تو درسته؟
فاطمه: بدم نمیاد امتحان کنم… ممنونم که اینقدر با خوشرویی با دغدغه هام برخورد کردی…
فرمول سه گانه ی مخالفت کردن به شیوه قابل قبول
خوب در مثال قبلی به صورت کاربردی اعمال فرمول سهگانه رو در بحث ها و گفتگوها دیدین. همونطور که مشخصه وقتی که میخواید با نظر کسی مخالفت کنین، یا ازش انتقاد کنین، یا خیلی ساده به درخواستی نه بگین، میتونین از این شیوه استفاده کنین. همانطور که احتمالا در مثال متوجه شدین، این فرمول از سه مرحله تشکیل میشه.
۱- موافقت کردن با نظر طرف مقابل ۲- تقویت دیدگاه طرف مقابل ۳- اضافه کردن دیدگاه خود
در ادامه هر یک از مراحل بالا رو با توجه به مثالی که ذکر شد توضیح میدم.
مرحله اول:موافقت کردن
برای موافقت کردن با فرد مقابلتون میتونید جمله ی خودتون رو با کلمه ی بله شروع بکنین.
مثال: بله، موافقم که اینکه آدم ها از نظر سیاسی مطلع باشن…
اینجا مهمه که به خوبی به حرفهای طرف مقابلتون گوش بدین و از نقطه نظرات مطرح شده، چیزی رو پیدا کنید که باهاش موافق هستید و این موافقت رو به طرف مقابلتون برسونید.
مرحله دوم:تقویت کردن
برای تقویت کردن دیدگاه طرف مقابلتون بایستی یکی از کلمات یا نکاتی رو که شنیدید رو انتخاب کنین و دیدگاه موافق خودتون رو در رابطه با اون موضوع با طول و تفصیل بیشتری بیان کنین.
مثال: اگر ندونی به چی یا به کی رأی میدی…
وقتی با طول و تفصیل بیشتری به موضوعی میپردازین، خودتون بهتر میتونید که اون موضوع رو هضم کنید. از طرف دیگه وقتی مثالی میارین، فرد مقابل متوجه میشه که واقعا اهمیت بحث رو بخوبی درک کردین .
بنابراین این مرحله این احساس رو به طرفین میده که در کنار هم هستن نه در مقابله با هم. و بدین ترتیب، اون چیزی که در مقابل شما قرار داره مسئله ای هست که میخواید اون رو حل کنید.
مرحله سوم:اضافه کردن
مهمترین مرحله، مرحله ی سوم هست. در این مرحله شما دیدگاه مخالفت آمیز خودتون رو اضافه میکنین. این مرحله از مراحل قبلی سختر هم هست. چون اگه بلد نباشین چطور دیدگاه خودتون رو اضافه کنید، طرف مقابل میفهمه که چه نقشه ای داشتین و هرچی در دو مرحله ی قبل رشته کردید پنبه میشه و تاثیر خودش رو از دست میده.
به طور کلی در این مرحله بایستی از کلمات ربطی مثل “ولی و اما” استفاده نکنین. بلکه از عباراتی مثل “در عین حال” استفاده کنید که به صورت زیرکانه ای دیدگاه خودتون رو به خوبی اضافه کرده باشین.
مثال: در عین حال، وقتی بحث سیاسی مطرح میشه…
چرا فرمول سه گانه کارساز است؟
وقتی که نشون میدید میخواید چیزی رو به نظر طرف مقابل اضافه کنین، و قصد ندارین که صحبت هاش رو بی اهمیت و فاقد ارزش جلوه بدین، در حقیقت محترمانه مشخص میکنین که هم نظر شما و هم نظر طرف مقابل هر دو مهم هستن.
به احتمال زیاد وقتی از این فرمول استفاده میکنین، طرف مقابل هم سریع قضیه رو میگیره و به همین شیوه گفتگو رو ادامه میده. برای همین ادامه ی گفتگو در مسیری همدلانه قرار میگیره.
علاوه بر این فرمول سه گانه کمک میکنه که به سرعت آزردگی و تنشی که احیانا در اول بحث بوجود اومده کم کم از بین بره. وقتیکه افراد دست از حملهی خصومت آمیز و زورآزمایی کلامی بر میدارن و به جای اون، اطلاعاتشون رو روی هم میریزن و تکمیلش میکنن، هم آن گفتگو و هم در کل رابطه ای که دارن سیر مثبت تری رو پیدا میکنه.
نه گفتن به کمک فرمول سه گانه
حالا میخوایم ببینیم که با فرمول سه گانه چطور میتونیم به درخواست هایی که تمایلی به قبول کردن اونها نداریم نه بگیم.
در این مثال محمد و فاطمه دانشجو هستن و محمد به فاطمه علاقهمند شده و میخواد به نحوی ایشون رو به سمت خودش بکشه. اما فاطمه قصد داره که تا آخر دورهی دکتری با کسی ازدواج نکنه
محمد: سلام فاطمه. این آخر هفته بعضی از همکلاسیهامون میخوان برای تفریح به پارک ملت برن و اونجا خوش بگذرونن. من هم دعوت شدم. مایلی که شما هم در این دور همی شرکت کنی؟
فاطمه: چقدر جالب! اینکه دانشجوها یه آخر هفته رو بعد از هفته ای سخت با هم خوش بگذرونن خیلی عالیه. این چند هفته کلی تمرین داشتیم و اساتید چند امتحان سخت ازمون گرفتن خیلی دوست دارم که من هم باشم و خستگی این چند هفته رو بیرون بریزم. در عین حال یکی از دوستهای جون جونی دوران دبیرستانم از شهرستان برگشته و خیلی وقته که همدیگه رو ندیده بودیم. قرار گذاشتیم که روز جمعه توی کافیشاپ چندساعتی رو با هم باشیم. واقعا چقدر حیف شد که نمیتونم بیام
در این مثال هم یک “نه” خوشایند با لحنی مثبت و موافقت آمیز به فاطمه کمک میکنه که در عین حالی که دعوت محمد رو رد میکنه اما میزان دلخوری همکلاسیش رو به حداقل برسونه.
راستی تجربه ی خودتون در مخالفت کردن چیه؟ آیا تا الان براتون سخت بوده و بعضی اوقات به تنش میکشیده؟ یا همیشه تونستید که در فضای مثبت با طرف مقابلتون به مخالفت بپردازین؟ اگر اینطوره از تجربه ی خودتون بگین که استفاده کنیم.