تصور کنید یک نوجوان 14 ساله کره ای برای ادامه تحصیل به یکی از مدارس ایران آماده است.
یکی از درس هایی که باید بخواند درس آمادگی دفاعی است.
مدرس این درس یک پیرمرد 45 ساله است که به اندازه 4 قرن با دانش آموزان شکاف بین نسل دارد.
مباحث درس وامتحان این مدرس حول محور این موضوعات است:
مفهوم انقلاب اسلامی چیست؟
کلمه بسیج با چه مفاهیمی رابطه ناگسستنی دارد؟
چرا در جنگ تحمیلی ما خود را پیروز میدانیم؟
جنگ نرم چیست؟ انواع آن را نام ببرید.
این دانش آموز کره ای باید مثل طوطی این ها را خط به خط حفظ کند وبه مدرس 45 ساله بی حوصله بداخلاق خود تحویل بدهد. گاه این مدرس بی حوصله گیر میدهد بین تقوا وعمل صالح تفاوت میگذارد وهمان را به عنوان جای خالی در امتحان میدهد.
احتمالا این دانش آموز کره ای حالش از این درس به هم خواهد خورد ونفرین زمین وزمان را به این درس خواهد داد.
حال شاید بگویید این دانش آموزکره ای ایران چه میکند؟ چرا اصلا اینجا آمده؟
این دانش آموز کره ای کسی نیست جز نسل دهه های هشتادی ها ما هستند که
نه حوصله روضه خوانی های معلمین دهه پنجاهی را دارند
نه حوصله حفظ کردن طوطی وار کتب خشک درسی را دارند
ونه حتی حوصله خودشان را
نسل امروز هزاران هزاران هزار فرسنگ با رویکرد های انقلابی وزرات علوم فاصله دارد.
حاکمیت نه زبانی برای گفت وگو با این نسل دارد ونه اهمیت به این نسل میدهد.
این نسل هیجان خودش را،قهرمان خودش را وفرهنگ خودش را در شرق وغرب میبیند.
قبلا هم گفته ام حرف یک سلبریتی 20 ساله معتبر از میلیارد میلیارد هزینه دوستانی است که به منظور چپاندن زورکی وتحمیلی دین در ذهن نسل امروز میکند اعتبار دارد.
حال چه باید کرد؟
واقعیتش را بخواهید میگویم نمیدانم.
اما میدانم که روش های طوطی وار با کتب خشک چیزی جز زجر دادن این نسل نیست.
شاید یک راه حل برای این موضوع سینما باشد. کره جنوبی وآمریکا بسیار برای سینما ونشان دادن فرهنگ وتاریخچه خود کار کرده اند.
محمد حسین مهدویان جان تازه به سینمای به جنگ 8 ساله ایران وعراق داد.
کارما در پر کردن خلاهای فرهنگی بسیاراست.
ما از حافظ ها،فردوسی ها،شجریان ها،شهید همت ها و قابلیت هایشان آن طور که باید شاید استفاده نکرده ایم.
یک راه حل دیگر تغییر رویکرد روش تدریس اساتید در دروس است.