علی هادیان حقیقی

رهاورد(فطرت ثانی من)

علی هادیان حقیقی

رهاورد(فطرت ثانی من)

سلام خوش آمدید

 

 

در قسمت اول، به معرفی علمی مسئله اعتیاد جنسی یا اعتیاد به هرزه‌نگاری یا پورنوگرافی (به اختصار پورن) و تاثیرات نسبتاً دائمی آن بر مغز انسان پرداختیم.

همچنین به برخی از عوارض ادامه فعالیت‌هایی چون مصرف پورن، خودارضایی و به طور کلی تحریک مصنوعی جنسی بدون شریک جنسی پرداختیم.

علاوه بر این‌ها چرخه فانتزی، پورن و خودارضایی را معرفی کردیم که کم و بیش در همه افرادی که به طور مرتب پورن مصرف می‌کنند و یا خودارضایی را ولو گهگاه بی اشکال می‌دانند، مشترک است.

هدف قسمت قبل معرفی صورت مسئله و همچنین تبیین اشکالات حاصل از آن بود. در این قسمت قصد داریم به مطالبی بپردازیم که به ما کمک می‌کنند از دست این چرخه بی‌فایده خلاص شویم.

لذا اگر هنوز فکر میکنید تماشا کردن، فکر کردن، یا گوش کردن به محصولات مستهجن اشکالی ندارد، و یا اگر خودارضایی را راه درستی برای تامین نیاز جنسی خود می‌دانید، بهتر است پیش از این قسمت، بخش اول مقاله اثرات پایدار محصولات مستهجن (پورن) بر مغز از زبان سالمید را بخوانید.

نوروپلاستیسیتی (Neuroplasticity) چیست؟

نوروپلاستیسیتی (به اختصار نوروپلاستی) یا انعطاف پذیری عصبی، توانایی مغز برای تغییرات فیزیکی در حین زندگی فرد و اتفاقات مختلف است.

فعالیت مغز برای انجام عملیاتی خاص می‌تواند به ناحیه دیگری از مغز منتقل شود. همچنین ترکیب نورونها و سیستم عصبی مغز می‌تواند تغییر کند.

در گذشته تصور می‌شد که مغز وضعیت ثابت و پایداری طی حیات فرد دارد اما پژوهش‌های نوین نشان داده است که مغز به طور مداوم در حال تغییرات است [۱].

به زبان عامیانه نوروپلاستی یعنی مغز ما ماهیت پلاستیکی دارد و تحت تاثیر دوره‌های مختلف زندگی، تفکرات، عادات و بحران‌ها در خود تغییراتی می‌دهد تا برای فعالیت کاراتر و بهتر آماده باشد.

این یعنی ما می‌توانیم مغز را مدیریت کنیم تا برای اتفاقات مشخص کاراتر و بهتر شود.

در قسمت قبلی گفتیم گرفتار شدن در چرخه فانتزی، پورن و خودارضایی یک نوع مدیریت شاید ناخودآگاه بر روی مغز است تا مغز تحت اثر آن تغییرات فیزیکی دهد و برای اجرای چرخه هرچه بیشتر و کاراتر آماده شود. اما نتیجه این تغییرات به گواه بسیاری از شواهد و پژوهش‌هایی که در قسمت قبل به آن‌ها اشاره شد، به هیچ وجه مطلوب نیست فارغ از اینکه برخی بخواهند این چرخه را طبیعی بدانند.

منزوی شدن، افسردگی، لذت نبردن از زنان و مردان واقعی، عدم اعتماد به نفس، ناتوانی جنسی، سیری ناپذیری جنسی، توسعه افکار منفی و ناامیدی و اتلاف وقت و انرژی تنها برخی از شواهد ثبت شده در مراکز بازپروری روانی و جنسی است.

البته ممکن است اگر به اندازه‌ای دچار عوارض پورن و خودارضایی شده باشید، به همان نسبت دچار برخی از عوارض آن شوید. اما چیزی که از نظر علمی مشخص است، روند ابتلا به این عوارض به مرور و با تغییرات فیزیکی مغز همراه است که بازگرداندن آن به حالات قبل یا دوباره سیم پیچی نمودن عصبی مغز (به اصطلاح Rewiring) مشکل و مشکل تر می‌شود.

لذا بسیار مهم است اگر می‌خواهید از دست پورن و عواقب آن خلاص شوید، هرچه زودتر فکر کنید و تصمیم بگیرید.

پورنوگرافی یا هرزه‌نگاری چیست؟

پورنوگرافی یا هرزه‌نگاری تجسم و نمایش بی پرده از رفتار جنسی با هدف هیجان، تحریک یا ارضای جنسی است که در قالب های مختلف از جمله کتاب، عکس، مجسمه، فیلم و مجله ارائه میشود. این یک تعریف متعارف از پورنوگرافی است.

اما به طور عامیانه به هر چیزی که مغز از آن برای تحریک و تشدید هوس و در نتیجه آن ورود به چرخه فانتزی، پورن و خودراضایی استفاده می‌کند پورن گفته می‌شود.

این حتی میتواند تصور روابط جنسی پیشین و یا پرداختن به آنها، خواندن داستان‌ها، چت با سایرین، جک و لطیفه جنسی باشد که متاسفانه بسیار رایج است. حتی صحنه‌های جنسی که امروزه در محصولات تلویزیونی- سینمایی به وفور یافت می‌شود عملاً از نظر مغز می‌توانند پورن تلقی شوند. لذا از نظر ما، عملاً این مغز شما است که تعریف می‌کند که چه چیزی پورن است حال به هر شکلی که می‌خواهد باشد.

چرخه مصنوعی و چرخه واقعی جنسی

در قسمت قبلی مطلب به چرخه پورن، فانتزی و خودارضایی اشاره کردیم.

در این قسمت این چرخه را چرخه مصنوعی جنسی می‌نامیم. افراد مختلف حسب عمق اعتیادشان به پورن، کیفیت متفاوتی از درگیری در چرخه مصنوعی را تجربه می‌کنند.

اما ماهیت همه تجربه ها یکیست.

معمولاً احساس نیاز با جرقه‌هایی که حسب تمایلات افراد متفاوت است شروع می‌شود. یکی با فکر به تجربیات قبل، یکی با دیدن یک تصویر محرک، دیگری با تنها شدن، جرقه‌ها را دریافت می‌کند. هر اتفاق ساده‌ای می‌تواند به مثابه یک جرقه باشد. پس از جرقه، احساس نیاز به صورت وسوسه یا هوس توسعه پیدا می‌کند.

افرادی که نمی‌خواهند به هر دلیلی دچار چرخه مصنوعی شوند از این مرحله به بعد شروع به مقاومت می‌کنند. اما فارغ از اینکه چقدر در مقاومتشان پایدار و موثر عمل می‌کنند، معمولاً این مقاومت دیری نمی‌پاید و فرد دیر یا زود تسلیم می‌شود.

اینجاست که نوبت پرداختن به تفکرات، تمایلات و تصورات یا به اختصار فانتزی های جنسی می‌شود.

وسوسه‌ها شدید‌تر و شدید‌تر می‌شوند و عطش به پرداختن به فانتزی‌ها بیشتر و بیشتر. این اشتهای سیری ناپذیر با ترشح هورمون دوپامین که احساس لذت را به مغز منتقل می‌کند مدام قدرتمندتر می‌شود تا جایی که دیگر فانتزی ها کافی نیستند. ذهن معتاد نیاز به محرک بیشتری دارد.

اینجاست که هرآنچه مغز را بیشتر و با کیفیت‌تر تحریک می‌کند، یا همان پورن، به بازی اضافه می‌شود. گردش میان این سه مرحله می‌تواند بارها و بارها و بلکه ساعت‌ها ادامه یابد.

1جالب اینکه مغز در این سه مرحله به بهترین شکل ممکن تمام سیگنال‌هایی که تمرکز فرد را از پرداختن به این مراحل پرت می‌کند؛ گرسنگی، خستگی، خواب آلودگی و غیره، همه اصطلاحا خفه می‌شوند! اینکار با ترشح مکرر نوراپی‌نفرین رخ میدهد. این هورمون منجر به هشیاری و تمرکز می‌شود. عملاً به مغز می‌گوید “اتفاقی قرار است بیفتد لذا آماده باش و خسته نشو!”.

این فعالیت مغز در نادیده گرفتن سیگنال‌های خارج از چرخه بسیار شبیه به پدیده کولیج یا  Coolidge Effect است.

در این پدیده که بیشتر در مغز مردان اما در زنان نیز توسعه میابد مربوط است به یک آزمایش ساده روی موشها. ابتدا یک موش نر آماده جفت گیری در یک جعبه بزرگ با ۴ یا ۵ موش ماده رها میشود. موش نر بلافاصله شروع به جفت گیری با موشهای ماده میکند تا جایی که کاملاً خسته میشود. موشهای ماده به قصد تحریک به موش نر نزدیک میشوند اما موش نر واکنش خاصی نشان نمیدهد. اما به محض اینکه یک موش ماده جدید به جعبه می آید، موش نر مجدداً اقدام به جفت گیری با ماده جدید میکند. این فعالیت موش نر با اضافه شدن موشهای ماده جدید تا آنجا ادامه می یابد که موش نر از بین میرود [۲].

این پدیده توجیهی است برای اینکه چرا ذهن معتاد مرتب به دنبال فانتزی‌ها و پورن جدید است و قدیمی‌ها به مرور به مذاقش خوش نمی‌آید. این مراحل معمولاً تا رسیدن به ارگاسم پس از خودارضایی (استمنا) ادامه میابد. پس از آن فرد کیفیتی از پشیمانی و ترمیم یا حتی ترس را تجربه می‌کند که معمولاً منجر می‌شود فرد از تکرار این تجربه خودداری نماید. اما دیر یا زود جرقه‌ها کار خود را می‌کنند و این مقاومت می‌شکند و بازی دوباره آغاز می‌شود.

اما آیا راهی برای شکست این چرخه و وارد نشدن به آن وجود دارد؟ اصولاً چرا به نظر می‌رسد مغز تا این اندازه در برابر این وسوسه‌ها ضعیف است؟ برای پاسخ به این سوال‌ها باید کمی از دنیای هورمون‌های مرتبط به فعالیت جنسی بدانیم.

حین چرخه واقعی جنسی در مغز چه رخ می‌دهد؟

چرخه دیگری نیز وجود دارد که مختص رابطه جنسی واقعی است.

در حین یک فعالیت جنسی واقعی با همسرتان و یا حتی دیدن پورن، ماده‌ای شیمیایی به اسم دوپامین در قسمتی از مغز که در ارتباط با احساسات و یادگیری است ترشح می‌شود.

در نتیجه فرد احساس تمرکز شدید و وسوسه برای لذت بیشتر را تجربه می‌کند.

عملاً هربار که وارد مرحله جرقه‌ها می‌شویم، کمی دوپامین (Dopamine) ترشح می‌شود و به مغز یاد می‌دهد که چطور آن تجربه لذت بخش قبلی را به یاد بی‌آورد.

سپس نوبت ترشح نوراپی‌نفرین (Norepinephrine) است که قبلاً به آن پرداختیم و فرد را هشیار نگه می‌دارد. بعد از آن و حین رابطه واقعی جنسی Oxytocin و Vasopressin ترشح می‌شوند.

اینها کمک می‌کنند که خاطره و دلایل این لذت با عنوان لذت جنسی در مغز حک شوند. پیش از ارگاسم این Oxytocin یا به زعم بعضی هورمون عشق، ترشح و بعد نوبت به اندورفین یا Endorphin ها می‌رسد که بمانند موجی از لذت برای کل بدن است. این همان هورمون طبیعی بدن برای از بین بردن احساس درد در بدن است و با تغییرات سطح Serotonin احساس آرامش و راحتی می‌کنیم.

طی چرخه رابطه جنسی واقعی این تغییرات شیمیایی در مغز رخ می‌دهد. با جرقه بعدی و دوپامین جدید، احساس نیاز یا همان وسوسه برای برقراری رابطه جدید شروع می‌شود. اما داستان با وجود پورن در همین لحظه تغییر می‌کند. پورن چرخه رابطه جنسی واقعی را دور می‌زند و آنرا وارد چرخه مصنوعی می‌کند.

چطور پورن چرخه رابطه جنسی واقعی را به نفع چرخه مصنوعی دور می‌زند؟

حین پرداختن به پورن (شامل افکار و فانتزی‌ها) شبکه های عصبی مغز ارتباطات لازم را برای تسهیل و تکرار این تجربه لذت بخش را با ترشح پی در پی دوپامین، می‌سازند.

این همان تغییرات فیزیکی مغز است که در قسمت اول به آن پرداختیم.

در اثر آن مغز عملاً وابستگی خود را بجای انسان واقعی، با پورن برقرار می‌کند.

حجم دوپامینی که در اثر پرداختن به پورن ترشح میشود بسیار بیشتر از آن چیزی است که نیاز است.

در نتیجه آن، فرد عطشش بیشتر می‌شود اما سیر نمی‌شود. عملاً انگار دوپامین نوبت را به سایر هورمون‌ها نمی‌دهد و چرخه طبیعی رابطه جنسی واقعی را به نفع چرخه مصنوعی دور می‌زنند.

دوپامین در اثر هر کاری که حس خوبی به شما می‌دهد به عنوان پاداش ترشح می‌شود. اما این حجم وحشتناک از دوپامین مغز را نسبت به هرآنچه قبلاً “خوب” بود خنثی می‌کند.

به همین دلیل است که کارهای خوب قبلی، شامل تلاش برای برقراری رابطه واقعی، اجتماعی بودن، بازی، مطالعه، گردش، ورزش و غیره که قبلاً لذت بخش بودند به مرور لذت خود را از دست می‌دهند. کلماتی چون افسردگی و انزوا به ذهنتان می‌رسد؟

درست است اینها تنها بخشی از عواقب تکرار ارضای جنسی مصنوعی است که بررسی سایر عواقب آن در حوصله این مقاله سالمید نیست اما ان شاءالله به آن ها نیز خواهیم پرداخت.

اینکه با چه عمقی گرفتار چرخه مصنوعی هستید در افراد مختلف متفاوت است. بسیاری در کنترل خود موفق‌تر عمل می‌کنند و شاید ماهانه یک یا دو بار گرفتار چرخه مصنوعی شوند لذا شاید به کیفیتی که گفته شد عواقب آن را در کوتاه مدت تجربه نکنند.

اما چیزی که بدیهی است اینست که در دراز مدت مغز پلاستیکی تغییرات را لحاظ می‌کند و چه بخواهند و چه نخواهند ولو آرام آرام عواقب را تجربه خواهند کرد.

این مسئله در مورد افرادی که شاید هر روز و روزی چندبار گرفتار چرخه مصنوعی می‌شوند بسیار شدید‌تر است. کیفیتی که آنها از افت توانایی‌هایشان و سایر عواقب چرخه مصنوعی تجربه می‌کنند گاهی آنقدر وحشتناک است که فرد تمایل به کثیف‌ترین و عجیب‌ترین فعالیت‌های جنسی را نرمال و خودآگاه می‌داند.

اگر پس از خواندن قسمت اول و تا اینجا به اندازه کافی دلیل دارید که دیگر وارد چرخه مصنوعی نشوید باید این سوال در ذهنتان ایجاد شده باشد که آیا راهی دارد که آگاهانه چرخه مصنوعی را دور بزنیم؟

چطور مغز را برای جلوگیری از گرفتار شدن در چرخه مصنوعی مدیریت کنیم؟

قبل از اینکه به تکنیک‌ها و راه‌حل‌ها بپردازیم، باید در مورد یک ماهیت علمی دیگر بدانید. باید بدانیم ریشه این وسوسه‌ها و نیازهای جنسی و سایر نیازهای پایه‌ای انسان، قبل از اینکه اصلا بخواهیم تصمیم بگیریم به کجا هدایتشان کنیم کجاست. اصلاً به این فکر کرده‌اید چطور ممکن است یک نفر در آن واحد هم بخواهد کاری را بکند و هم نخواهد؟ از نظر منطقی این پدیده در یک آن ممکن نیست. پس احتمالاً پای یک نفر دیگر هم در میان است. سعی کنید نترسید ولی این واقعیت دارد!

معرفی خود واقعیتان به خودتان!

مغز شما لایه‌ها و قسمت‌های بسیار زیاد و پیچیده ای دارد. اما تعاملات دو قسمت از مغز بسیار جالب توجه است. قسمت اول دستگاه کناره‌ای (Limbic System) یا به اختصار سیستم یک نام دارد.

سیستم یک مجموعهٔ پیچیده‌ای از سازه‌های عصبی است که زیر مخ و در دو طرف نهنج (تالاموس) یافت می‌شود. دستگاه کناره‌ای مجموعه‌ای از ساختارهای مغزی است که در تمام پستانداران وجود دارد و در انجام عمل بویایی و فعالیت‌های دیگر مانند اَعمال خودفرمان و بروز هیجان و سایر رفتارها دخالت دارد.

به زبان عامیانه سیستم یک مسئول کارهایی چون پلک زدن، تپش قلب، نفس کشیدن و فعالیت‌های مربوط به احساسات، حافظه و برانگیختگی یا تحریک شدن است. نیازهای ساده‌ای چون خوردن و آشامیدن ریشه در سیستم یک دارند. همینطور واکنش غیر ارادی شما در برابر یک شیر درنده که به سوی شما می‌دود هم کار سیستم یک است!
قسمت دوم قشر جلوی پیشانی (Prefrontal Cortex) یا به اختصار سیستم دو نام دارد. این قسمت متولی بسیاری از توانایی‌های منحصر به فرد انسان در مقایسه با سایر جانوران است. سیستم دو در قبال ویژگی‌های شخصیتی، توانایی انسان در فکر کردن، برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری، روابط اجتماعی و بسیاری از ویژگی های انسان نقش دارد. بسیاری از باورهای دینی، اعتقادی و عرفی نیز در این قسمت توسعه میابند. در همین لحظه که دارید این مقاله را می‌خوانید و عمیقاً فکر میکنید سیستم دو شما بسیار فعال است. این را اسکنهای ام آر آی مغزی ثابت کرده‌اند [۳].

خب احتمالاً فکر می‌کنید خود اصلی شما سیستم دو است. این تصور بیراه نیست. سیستم دو ابزار دست واقعیتی است که بسیاری آنرا روح انسان می‌نامند. این روح در کالبد بدن یک انسان و در معرض مغز تنها نیست و با قسمت‌های مختلفی از جمله سیستم یک دست و پنجه نرم می‌کند. به بیان ساده وقتی احساس گشنگی می‌کنید کار سیستم یک است و وقتی تصمیم می‌گیرید بجای خوردن غذای نا سالم بیرون، تا رسیدن به منزل صبر کنید کار سیستم دو.

سیستم یک بسیار قبل‌تر از سیستم دو تکامل پیدا کرده است. اصولاً انسان‌های اولیه برای زنده ماندن در آن شرایط سخت سیستم یک بسیار فعالتری داشتند تا سیستم دو تکامل نیافته. به همین دلیل است که سیستم یک عموماً بسیار قدرتمند‌تر از سیستم دو است. صدای زنگی شنیدید؟ بله درست است. اصولاً به همین دلیل است که طی زندگی بارها تسلیم قدرت نیاز وحشتناک سیستم یک می‌شویم. چرخه مصنوعی دقیقاً همین تسلیم شدن سیستم دو در برابر سیستم یک است.

جنگ میان سیستم یک (هیولا) و سیستم دو (انسان)

واقعیت اینست که در بسیاری از مواقع و در سراسر جهان، موسسات بازپروری معتادان مواد مخدر، روانشناسان، ادیان و اعتقادات، عرف و سایرین به ما راه‌های مبارزه و کشتی گرفتن با سیستم یک را یاد می‌دهند.

آنها سیستم یک را هیولایی قدرتمند می‌دانند که انسان و نفسش (سیستم دو) مدام برای شکست آن باید تلاش کند.

اما پژوهش‌ها و تحقیقات جدید نشان می‌دهد فعالیت‌هایی چون مبارزه، سرکوب کردن و بی توجهی به سیستم یک، کاری که همه می‌کنند، دقیقاً نتیجه عکس می‌دهد! [۴] این عکس العمل‌ها دقیقا خوراک سیستم یک برای تبدیل شدن از یک گربه شیطان و سرکش به یک هیولا است!

اما بالاخره راه حل‌های لعنتی!

اگر هر دو قسمت را کامل خوانده باشید و واقعا نویسنده را برای زودتر نپرداختن به راه حل‌ها لعنت کرده باشید، برای فهم و استفاده عملی راه حل‌ها و تکنیک‌هایی که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت کاملاً آماده اید. اگر به این وضعیت نرسیده اید لطفاً اعتماد کنید، بازگردید و دوباره سعی کنید. در غیر این صورتبه راه حلهای زیر عمیقاً فکر کنید.

۱. دانش خود را توسعه دهید.

مطالعه و دانستن، سیستم دو شما را تقویت می‌کند.

و هرچه در اینکار اصرار بورزید موفق‌تر خواهید بود. اگر اطلاعاتی را که در این دو مقاله در اختیار شما قرار گرفته است، کامل فرا گرفته باشید، از همین لحظه سیستم دو شما در برابر سیستم یک قدرتمند‌تر است. اما این توسعه دانش و مطالعه باید همیشگی باشد. به محض اینکه مطالعه و یادگیری را تعطیل کنید به سیستم یک مجال رشد و در اختیار گرفتن امور را داده‌اید.

۲. این دو مقاله و سایر مطالب علمی و مفید را بارها بخوانید.

مقاله اول

مادامی که تسلیم سیستم یک می‌شوید، لازم است برگردید و دو قسمت مقاله سالمید و سایر مطالب علمی که شما را از اتفاقاتی که درون مغزتان حین گرفتار شدن در چرخه مصنوعی رخ می‌دهد، را دوباره بخوانید.

۳. جرقه ها را حذف کنید.

در مورد این قسمت تعارفی نداریم. لازم است برای مدتی هرآنچه که می‌توانید از جرقه‌ها را حذف کنید.

عکس‌ها، فیلم‌ها، اجسام، مکان‌ها و افرادی که حکم جرقه چرخه مصنوعی را برایتان دارد باید بمرور اما بیرحمانه حذف کنید.

یادتان نرود اینکه چه چیزی پورن و جرقه است را مغز منحصر به فرد شما تعبیر می‌کند. لذا خودتان بهتر می‌دانید چه چیز را باید از خود دور کنید. اگر نگاه کردن به دختران زیبا در بیرون از منزل، محل کار و یا حتی اینستاگرامتان برای شما عادی ولی بمرور به مثابه جرقه است، آنرا مدیریت و به حداقل برسانید.

۴. داشتن رابطه جنسی و خودارضایی یک انتخاب است.

اغلب فکر می‌کنند نمی‌توانند بدون رابطه جنسی و یا خودارضایی مدت زیادی دوام بیاورند و باید کاری کنند. بدن شما قادر است اوضاع را طوری مدیریت کند که اگر به طور طولانی رابطه جنسی نداشتید مشکلی پیش نیاید. اما اگر به هر دلیل نمی‌توانید و مثل یک معتاد به دنبال راهی برای آرام کردن خود هستید الان می‌دانید که سیستم یک (هیولایتان) فعال است.

۵. اجازه ندهید سیستم یک هیولا شود!

بهترین راه برای اینکه در برابر یک هیولا قرار نگیرید اینست که اجازه ندهید هیولا ایجاد شود!

برای اینکار بجای پشیمانی، سرکوب، بی توجهی و جنگ با سیستم یک (که در ابتدا یک بچه گربه است) سعی کنید خودتان را باور کنید.

نیازهای سیستم یک یا این بچه گربه از ابتدای تاریخ بشریت موجب نجات جان انسان‌ها شده است. این بچه گربه به خودی خود اگر دیده شود، اگر پذیرفته شود، اگر آن را بد ندانید، اگر خودتان را بد ندانید، هیولا نمی‌شود.

بهترین راه برای مدیریت سیستم یک اینست که اولاً درک کنید اصل این نیازها شمای واقعی نیستید.

شما سیستم دو هستید و می‌توانید کلیه اتفاقاتی که حین گرفتار شدن به چرخه مصنوعی رخ می‌دهد را نظارت و مدیریت کنید.

مهمترین کار اینست که حین جرقه‌ها هشیار باشید.

بدانید اینها جرقه‌هایی هستند که سیستم یک را تحریک می‌کنند. اجازه دهید بیایند و رد شوند.

به آنها نپردازید و با آنها نجنگید. فقط آرام اجازه دهید رد شوند.

وسوسه‌های حاصل از نیاز سیستم یک در ابتدا مانند موج‌های کوچک یک دریای آرامند.

هرچه به این وسوسه ها بپردازید و باور کنید که این وسوسه ها از درون خود شماست (که اینطور نیست) موج‌های بعدی بزرگتر می‌شوند.

وقتی سیستم یک، تبدیل به هیولا یا یک دریای طوفانی شد، قطعا تسلیم نشدن سخت است.

لذا سعی کنید خود و اتفاقات و تغییراتی که حین گرفتار شدن در چرخه بر بدن و مغزتان رخ می‌دهد را به عنوان یک شخص سوم نظارت کنید و بجای تقابل با آن اجازه دهید با شما و با صلح زندگی کنند.

هرچه بیشتر به فکر کردن به فرآیندهایی که در بدنتان رخ میدهد مشغول شوید، بیشتر کمک می‌شود که خود را از سیستم یک جدا بدانید و بابت کارهایی که می‌کند به جای ملامت کردن خود، آنرا مدیریت کنید.

۶.جرقه ها از بین میروند.

اگر به جای پرداختن به جرقه های موثر بر سیستم یک، تصمیم بگیرید بر آنچه که پیش می‌آید نظارت کنید، متوجه می‌شوید که وسوسه حاصل از جرقه موقتی است. فقط کافیست آنرا نظارت کنید تا ببینید که چگونه رد می‌شود. نظارت بر آنرا فراموش نکنید. هرچه زودتر نظارت کنید و صبر کنید وسوسه زودتر رد می‌شود و هیولایی در کار نخواهد بود.

۷. محل را عوض کنید.

برای اینکه راحت تر نظارت و صبوری کنید، عوض کردن مکانی که در آن هستید به یکباره و بدون تنبلی راه خوبیست تا سیستم دو، افسار را بدست بگیرد.

۸. اگر تنبلی کردید و محل را عوض نکردید، تنفستان را مدیریت کنید!

یادتان می آید مدیریت تنفس کار کدام سمت بود؟ بله سیستم یک همان گربه ملوس! حالا سعی کنید کار گربه را انجام دهید. به این ترتیب که در هر بار دم و بازدم، هر دم را دقیقاً ۴ بار بصورت منقطع و هر بازدم را هم دقیقاً ۴ بار به طور منقطع انجام دهید. اینکار را آنقدر ادامه دهید تا گربه حسودی کند، وسوسه رد شود و گربه به کار قبلی خود بازگردد!

۹. پورن و خودارضایی را به روز بعد موکول کنید!

اگر به هر دلیلی دیدید که واقعاً دلتان خودارضایی و پورن می‌خواهد و باید تسلیم سیستم یک شوید، با آن نجنگید فقط با او توافق کنید! بگویید “باشد این کار را می‌کنم اما امروز نه فردا اگر همین حس و حال را فردا داشتم!” این توافق عموماً گربه را راضی میکند و دست از جنگ و هیولا شدن برمی‌دارد! ا

لبته روز بعد ممکن است همچنان بجنگد که در این صورت باید سایر راه‌حل‌ها را مد نظر قرار دهید.

۱۰. با گربه صحبت کنید!

این گربه ملوس قابل تربیت شدن است! با او حرف بزنید و دوستانه بگویید که چرا نباید وارد چرخه شوید و راه درست چیست. بگویید بدون چرخه مصنوعی موفق تر و خوشحال‌تر خواهید بود و این تصمیم جدی شماست. گربه آرام آرام تربیت و رام می‌شود!

جمعبندی

مهمترین قدم برای داشتن زندگی بهتر، روحیه‌ای شادتر، روابطی لذت‌بخش‌تر و پایدارتر، دانستن است. باید سعی کنید با تقویت سیستم دو، خود را برای زندگی، آنطور که می‌خواهید، مدیریت کنید.

هرچقدر سیستم دو شما قوی‌تر، با دانش‌تر و مسلط‌تر باشد، می‌توانید در رسیدن به اهداف متعالی زندگی خود امیدوارتر باشید. با سیستم یک خود صحبت کنید و آنرا جزئی از خود و جسمتان بدانید.

سعی کنید آنرا پیش از آنکه اجازه یابد هیولا شود، همیشه به سان گربه‌ای دوست داشتنی نگه دارید. این کارها با مطالعه و درک عمیق مطالب دو مقاله، و همچنین به عمل بستن راهکارهای این مقاله ممکن است. هر وقت شکست خوردید و تسلیم شدید، بجای پشیمانی و نا‌امیدی، دوباره اینها را مرور کنید. به امید خدا این مطالب همیشه اینجا در سالمید منتظر شما برای خواندن هستند. اگر دوستانی نیز دارید که میخواهند سیستم دو قوی تری داشته باشند، لطفاً این مطالب را به آنها معرفی کنید.

اثرات پایدار محصولات مستهجن (پورن) بر مغز از زبان سالمید – قسمت سوم

 

منابع:

منبع این متن

[۱] Doidge, Norman (2007). The Brain That Changes Itself: Stories of Personal Triumph from the Frontiers of Brain Science. Penguin Books.

[۲] Wilson, Gary (2014-08-25). Your Brain on Porn: Internet Pornography and the Emerging Science of Addiction. Commonwealth Publishing.

[۳] Kahneman, Daniel (2011). Thinking, fast and slow. Farrar, Straus and Giroux.

[۴] Clark D.M, Ball S, & Pape D. 1991

  •  

  • علی هادیان حقیقی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی